درباره نامه سیمین به جلال:
برای سیمین دانشور همسر جلال آل احمد خبر می آوردند که جلال در خارج از ایران به همسرش سیمین خیانت کرده است.همسر او سیمین این نامه را پس از شنیدن این خبر برای جلال می نویسد.
قسمتی از نامه سیمین به جلال:
تــو چــه جور جلالي هســتي؟ در اين چندين و چند ســالي كه با هم بوده ايم بايد متوجه شــده باشی که من هرگز کوزه ی کسی را نشکسته ام و در کوزه ی هر کسی که از من خواسته به حدّ توانم آب ریخته ام و اگر تلنگری زده ام به کوزه ی نامردان بوده. اما نامردها معمولاً کرگدن هایی هستند که با كوزة بي آب ترك دارشــان مي توانند همچنان به وقاحتشــان ادامه بدهند. اما دستكم به گمان خودم دركوزة تو بيش از همه آب ريخته ام و حالا تو از تمام دنيا تنها كســي هســتي كه كوزة مرا احتمالا زده اي شكســته اي. هرچه در نامه هاي قبلي اشــاره كردم و كنايه زدم تا بلكه خودت به حرف بيايي و توضيحي را كه به من مديوني خودت بدهي، متوجه نشــدي و همه اش را به حســاب درد فقدان خواهرم گذاشــتي يا فكر كردي به قول خودت گزافه گویی مي كنم.
